اتوبوس خدا دوباره اومده تو ایستگاه وایساده
وقت نداریم....
آخه این اتوبوس خیلی نمی تونه صبر کنه..
از لطف صاحب اتوبوس ، اتوبوس دوباره اومده تا اونایی رو که جا موندن ببره...
آره ... عرفه اومده اما خیلی زود میره ....
اگه شب قدرتون رو خراب کردید حالا وقتشه....
سرتون کلاه نره ....
بدویید....
همه چیزو رها کنین.....
جا نمونین......
سوار شید ...
خدا منتظره...!!!!!!
اگه رفتینو راننده رو دیدین سلام ما رو هم برسونید بگید
یکی هست که خیلی....
خیلی.......
خیلی دوست داره.....!!!!!
!!!! احساس می کنم عاشورا اومده!!!!!
کلمات کلیدی:
با اسب خود به سوی آب رفت تا به تشنگان خیمه آب رساند
تشنگی توان اسبش را بریده بود.
اسب تا اربابش آب ننوشد لب به آب نمی زند
او متوجه تشنگی اسب با وفایش شد و دست در آب برد و به سوی دهان خود رهسپار کرد ، اسب این صحنه را دید و شروع به نوشیدن آب کرد و بعد از اینکه سیراب شد دیگر آبی در دستان سقا نبود اما........ او آب را ننوشیده بود و همچنان تشنه .......
کلمات کلیدی: